محل تبلیغات شما
سلام :) باز هم در پارک نزدیک دفتر نشستم و منتظر گذر زمان هستم . نزدیک دفتر قبلی هم پارک بود .اینجا هم همینطور . صدای فواره آب از حوض نزدیک نیمکتی که نشستم به گوش می رسه. امروز قراره دفتر رو تنهایی بچرخونم با کمک خدا البته. کمی دلشوره دارم . دارم به آینده فکر میکنم و به خاطر میارم لحظه ای رو که به خاطر مسیر نزدیک و حقوق و بیمه تصمیم گرفتم بیام اینجا و شروع به کار کنم . نمیدونم تصمیم درستی گرفتم یا نه .

چه نوع استایل لباس؟! چی بپوشم...

موفقیت در محیط کار :)

تلفنی صحبت کردن یک عدد فندق :)

هم ,دفتر ,خاطر ,تصمیم ,گرفتم ,نشستم ,به خاطر ,نزدیک دفتر ,ای رو ,لحظه ای ,میارم لحظه

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

زهره عواطفی حافظ